دنیای رنگی من💜

رها ز آنچه هست و نیست...:) دخترک شاد💙

خسته ام

از همه چیز و همه کس  از پدر و مادری که درکم‌نمیکن از تنهاییم از درس خوندنایی که هیچ نتیجه ای نمیبینم از بی انگیزگی و سست عنصریم :) اره ؛ منم یه ادمم حق دارم ناراحت باشم حق دارم بشکنم حق دارم خسته شم ولی مهم اینه بعد از هر شکست بلند شی... نذاری موانع جلوی خودت و هدفای قشنگتو بگیرن :) اهای من تو که میدونی اینارو تو که میفهمی پس‌چرا عمل نمی‌کنی؟ پس چرا اینقدر زود جا میزنی؟ مگه قرار نبود تو قدرتمند باشی خودساخته باشی هدفمند باشی پس کو ؟ لطفا لطفا لطفا به خودت بیا :) نذار بشه عادت برات .... اینده ی من به تو بستگی داره خواهش میکنم کوتاهی نکن 
10 آبان 1401

روزی که فراموشت کردم

میدونی ... تویه چهار یا شایدم پنج سالی که دوست بودیم من  تورو باحال ترین و بامعرفت ترین دوست دنیا میدونستم :) فکر میکردم دیگه هیچوس نیست که منو اینجوری دوست باشه یا بتونه اینقدر خوب باشه :) ولی خب وقتی که جلوی روم یه قیافه ای و پشت سرم یه جور دیگه نمیشه اسمت رو گذاشت رفیق:/ تو حتی دوست هم نیستی  تو پست فطرت ترین ادمی هستی که دیدم :) خوشحالم شناختمت و متاسفم برای این چندسال که روت حساب کردم موفق باشی آرشیداجان:)
6 آبان 1401

روزِ آفتابی

امروز جمعه ۵ یا ۶ یا ... نمیدونمِ آبان ماهه :)  دلم میخواست صبح جمعه برم‌پارک بعد از کلی پیاده روی هم برم مجتمع تجاری خلیج فارس و کلی خوش بگذرونمممم :/ ولی زرشک خیال باطل:/ خب امروز با درس خوندن شروع شد :) حس خوبی دارم حقیقتا  اینکه درس رو فهمیدم و عذاب وجدان درس نخوندن ندارم قیلی قوبه 😂👈👉 من میخوام برای تیرهوشان ۱۴۰۲ بخونم ولی تا میخوام شروع کنم وسط راه ولش میکنم :( اصلا پیوسته نمیخونم نمیدونم‌چرا همه میگن هدفتو پیدا کن هدف نداری و فلان ولی خب من‌میدونم میخوام تو اینده چه غلطی کنم اما گشادیم‌میشه درس بخونم😂🥺ایشالا تا تیرماه که ازمونه ادم  و مثل چی درس میقونم🤕🤲من اغلب هر سایتی میبینم زرتی عض...
6 آبان 1401

مهر ماه نه‌چندان خوب

مهرماه ۱۴۰۱ میشه گفت با سرماخوردگی و ناراحتی شروع شد ؛ وقتی که کلاسمو عوض کردن و از دوستام جدا شدم حس میکردم بدبخت ترین دختر روی زمینم ؛ خاک هفت عالم چقدرررر عر زدماااا خب بشر چرا الکی عر میزنیییی؟ یعنی اینقدرررر ناراحت بودم که الان بهش فکر میکنم خندم میگیره :) اره ... یه روزی فکر میکردم دیگه روی لبخند رو نمیبینم‌؛ حس میکردم دنیا به اخر رسیده برام ولی الان... حتی به دغدغه ای که داشتم میخندم :) میدونماااا که غم و حال و روز الانت چندماه یا چندسال دیگه برات خنده دار ترین جکه ولی کو عقل که ادم بفهمه باباااا ناراحت نباششش:( زندگی رو به کامت تلخ نکن :( میگذره عزیزکم ... خدا خودش به قشنگترین حالت ممکن مواظبته جانکم♡ 
6 آبان 1401

رهاقشنگم

تو موفق میشی:) فقط یک قاشق صبر + دو قاشق تلاش + یک قاشق پشتکار به اضافه ی چاشنی خنده بوووم موفقیت نزدیکههه
8 مهر 1401

منِ عزیز

وبلاگ نویسی منو میبره به سال های ۹۵ ۹۴  خیلی حس خوبی بهم میده خوندن خاطره های بچه ها تو وبلاگ هاشون  الان بخوام از حس خودم بگم حس عذاب وجدان به خاطر درس نخوندن حس استرس به خاطر زیاد تو گوشی چرخیدن و اسیب به چشم هام و حس خوب برای پیدا کردن این سایت که شااااید سااال ها بعد به صورت اتفاقی ببینمشون و بفهمن دوره ی نوجونیم چطور بوده وای خدا تصورشم هیجان انگیزآمیزناکه🥺 ارهههه هیجان انگیز آمیزناک رو خودم اختراع کردم و به صورت خیلی خیلی زیاد ازش استفاده میکردم امروز جمعه اس و اولین هفته ی شروع مدرسه ها گذشته  پریا از دستم ناراحته و نمیدونم شنبه میخواد چه برخوردی کنه باهام ولیییی من یک سلیطه هم و باید دست پس و...
8 مهر 1401

خاطرات من...

خیلی نظر ها و خاطرات و حس های مختلفی داشتم که بنویسم و تازه کلی هم ذوق داشتم ولی انگار همشون پریدن اصلا بزارید با لحن خودمونی حرف بزنم اینجور راحت ترم  آریان داداشم سرماخورده و چند روزه بیحاله من به عنوان یک خواهر بزرگتر براش ناراحتم ولی یکمم اعصابم خورده که به خاطر اون نمیتونیم بریم شهربازی:/ خب چرااااا جدیدا دوستام مثل پریا و یگانه ازم فاصله گرفتن جدیدا بی زبون شدم و میزارم هرکی هرچی دلش خواست بارم کنه :( ولی از این لحظه به بعد  من .. رها ... ملقب به زلزله به روی سلیطه و وحشی قبلم برمیگردم والااا  این ملت لیاقت مهربونی رو ندارن دلیلش میدونم چیه چون سعی کردم همیشه خنده رو باشم و حالا ملت پاچه گیر شدن  ...
8 مهر 1401

برای خودم:)

سلاممم روزتون پر از اتفاقای قشنگ  چندثلنیه پیش عضو شدم و قصدم نوشتن خاطرات و حس های مختلفیه که تو زندگیم تجربه میکنم  ۸ مهرماه ۱۴۰۱ 
8 مهر 1401