About yeganeh
سلام♡ امشب تصمیم گرفتم راجب دوست مجازیم بنویسم... یگانه ای که کلی خاطره باهاش دارم ، یگانه ای که اون قدر حس صمیمت داشتم باهاش که گاهی باورم نمیشد خواهرم نباشه🥲💔
دختر قشنگم خیلی مهربون و دلسوز بود و البته خجالتی😅اوایل راجب موضوعات مسخره لی مثل اب و هوا و محل زندگی و ... حرف میزدیم تا اینکه اون قدر صمیمی شدیم که کل روز رو باهم حرف میزدیم🥲وقتایی که دلم پر بود از خانوادم باهاش حرف میزدم و از ناراحتیام میگفتم ♡ اونم با آرامش همیشگیش آرومم میکرد....
اینقدرم حسود بود سر من😂🥲منم گاهی اوقات سر همین ماجرا حرصش میدادم🥺😁💔
غیبت ، نقشه های مسخره مون برای سرکار گذاشتن مردم...
همه و همه خاطره شدن برام
از دوست و رفیق و همدم و همرازی که دیگه نیست
از اون یگی قشنگه ای که اگه ۱ ساعت نبودمم نگرانم میشد هم خبری نیست
دلم براش تنگ شده ولی این روزها دغدغه ها و مشغله های زندگیم نمیذارن مثل قبلا غرق شم تو خاطراتش و اشک بریزم....
یگانه ی عزیزم💛
بعد از تو دیگه لبخندام از ته دل نبود
راستی یگی میدونستی از اون دوست شاد و پرانرژیت که همیشه میگفتی (( به خدا تو بیش فعالی داری )) ، (( حس میکنم تو دختر ۴ ساله منی )) ؛ (( کاش منم همیشه مثل تو خوشحال بودم...))
دیگه خبری نیست؟ میدونستی دیگه خیلی وقته وراجی نمیکنم؟ دیگه عروسک نمیخرم ؛ تیپ زدن و ارایش کردنمم مهم نیست دیگه
هیچی مثل قبلش نیست
این روز ها فشار روانی زیادی روم بوده و هست
جای تو خیلی خالیه ....
نیاز دارم به دلداری هات
مهربونی های از ته قلبت ...
یگانه خیلی بی معرفتی تو که میدونستی چقدر وابسته ام بهت چیشدی پس🥲💔
میشه حداقل بیای به خوابم! اخه خیلی دلتنگتم
حتی فکر کنم میدونی که تو نی نی وبلاگ عضوم! اخه محال بود چیزی بشه و نگم بهت حتی عضویت تو یه سایت...
کاش اینو میخوندیش💛
برگرد♡ خواهش میکنم
من بهت نیاز دارم......